فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره
مامان فاطمهمامان فاطمه، تا این لحظه: 39 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره
يكي شدن مامان و بابايكي شدن مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

تو هديه بزرگ خدايي براي من و بابات

اولين مسافرت فاطمه جون

سلام دختر گلم ... ميخوام ماجراي اولين مسافرتتو برات تعريف كنيم . تقريباً يه سال بود كه به خاطر شرايط ويژه من و وجود تو نمي تونستيم جايي بريم اينه كه كه دلم هواي مسافرت كرده بود بابايي هم مثل من دلش ميخواست يه چند روز بريم گردش من كه تو مرخصي بودم با خيال راحت مي تونستم برم مسافرت بابايي هم چند روز مرخصي گرفت و تصميم گرفتيم 18شهريور بريم تهران خونه دايي جان اينها و برگشتني هم از شمال برگرديم . قرار خاله جون اينها هم فرداش حركت كنن تا اونجا با هم باشيم . روز 5 شنبه كه بابايي از سر كار اومديم آماده شديم و ساعت حدود اي 7 عصر بود كه حركت كرديم آقا بابا هم با ما اومد همگي با هم بعد از يه سال دوباره رفتيم مسافرت . قربونت برم ...
28 بهمن 1393

به خونه خوش اومدي

سلام دلبندم ماه مهربونم ، دختر عزيزم ، نور چشمم به خونه خوش اومدي از اون روزي كه ماه من تو خونمون پا گذاشته زندگي مون شيرين تر و روشن تر شده خدايا ازت متشكرم كه به زندگي مون اميد دوباره دادي .... دختر گلم روز جمعه 13 تيرماه 93 ساعت 2:15 پاهاي كوچولوتو تو خونمون گذاشتي با خودت اميد و زندگي آوردي و شبهاي زندگي مونو پرستاره كردي ( البته بي خوابي هم آوردي ) ماجراي تولد فاطمه كوچولو تا اونجا پيش رفت كه از بيمارستان برگشتيم خونه ، پامو كه تو خونه گذاشتم يه حسي تمام وجودمو گرفت يه دلتنگي و بغض از اينكه مادرم الان نيست كه تو رو ببينه نمي دوني چقدر آرزو داشت تو رو ببينه ولي اجل مهلتش نداد . دخترم خيلي سخته وقتي تو روزهاي...
8 بهمن 1393
1